من فیلم سر به مهر رو دیدم که شخصیت اصلیش وب داشت و خاطرات روزانش رو تو وبش مینوشت
سو منم که جوگیر اعظمم
گفتم میتونم کلی خاطره تو وبم بنویسم 🙃
بریم تو کارش ✊😐💪
روز ۲۶ خرداد برای من خیلی مهم بود چون مدرسمون میخواست اون روز کارنامه بده
بخاطر همین منو بابام عنر عنر ( اشاره به سریال دودکش ) رفتیم مدرسه
اونجا بود که از زندگی ناامید شدم...
تنبل ترین بچه های مدرسه شده بودن رتبه برتر 😐 ( اصلن هم احتمال نمیدیم که تقلب کردن 🔫😐)
بعدشم رفتم با معلم ها خداحافظی کنم ( چون هیچ کدوم از همکلاسی هام رو نمیشناختم فقط با بعضی هاشون یکم چت کردم )...
و اینکه اسم نصف معلم ها رو یادم رفته بود 🤤
معلم پرورشی هم گفت باید تابستون بیاید مدرسه 😐🔪🔪🔪
همین دیگ
بعدشم برگشتم خونه و نشستم فصل ۲ ابشار جاذبه رو نیگا کردم
و بقیه روزم رو تلف کردم 😐💔
پ.ن : میدونم خیلی بد خاطره هام رو مینویسم ... سعی میکنم کم کم بهترش کنم ( اینجاش رو شبیه کره ای ها نوشتم 😂 )